استخاره درزندگی بعضی از مردم رایج است با توجه به نقش تأثیرگذار استخاره، آیا همین شیوة رایج، صراط مستقیم است یا انحرافهایی در آن رخ داده است؟ یک روحانی به عنوان استخاره کننده، به چه آگاهیهایی نیاز دارد؟
از همین زاویه با استخاره آشناتر شویم و در ضمن خطرات، کاستیها را بنگریم؛ اگرچه به مباحث کلامی، شبهات و ... نمیپردازیم.
معنای استخاره
برای استخاره با برداشت از ادعیه و روایاتِ مربوطه ـ معانی زیادی گفتهاند[1] و اینجا به تبعیت از امام خمینی(قدس سره)[2] آن را به دو بخش تقسیم میکنیم:
الف) درخواست تقدیر و تسهیل بهترین سرنوشتها و واداشته شدن به کار خیر؛ مرحوم «سید علی خان مدنی» در شرح دعای استخارة «صحیفه سجادیّه» برای نشان دادن مشروعیت و استحباب استخاره روایات جالبی آورده است. که معنای نخست استخاره، از این روایات و بسیاری از دعاهای استخاره[3] به دست میآید.
1. جابر بن عبد الله انصاری میگوید:«کَانَ رسول الله(صلی الله علیه وآله)یُعَلِّمُنَا الِاسْتِخَارَةَ فِی الْأُمُورِ کُلِّهَا...؛[4] سیرة پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله)چنین بود که به ما استخاره در تمامی کارها را آموزش می داد.» و می فرمود: هر گاه یکی از شما بر انجام دادن کاری مصمم شد، دو رکعت نماز ـ غیر واجب ـ بخواند، سپس این دعا را بخواند: «اللَّهُمَّ اِنِّی أستَخِیرُکَ بِعِلمِکَ وَ أستَقدِرُکَ بِقُدرَتِکَ...؛[5] خدایا از تو میخواهم که با علمت و تواناییت، بهترین گزینه ها را برایم گزینش کنی و مقدّر فرمایی... .»
2. پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله)می فرمود:«مِنْ سَعَادَةِ ابْنِ آدَمَ اسْتِخَارَتُهُ اللَّهَ وَ رِضَاهُ بِمَا قَضَى اللَّهُ وَ مِنْ شِقْوَةِ ابْنِ آدَمَ تَرْکُهُ اسْتِخَارَةَ اللَّهِ؛[6] خیرخواهی آدمیزاد از خدا، و راضی بودن وی به قضای الهی از جمله سعادتها و خوشبختیهایاو است و ترک آن، از جمله بدبختیهای او.»
3. امام صادق(علیه السلام)فرمود: «صَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ اسْتَخِرِ اللَّهَ فَوَ اللَّهِ مَا اسْتَخَارَ اللَّهَ مُسْلِمٌ إِلَّا خَارَ لَهُ الْبَتَّةَ؛[7] دو رکعت نماز بخوان و از خدا خیر بخواه، پس به خدا سوگند هیچ مسلمانی استخاره نکرد، جز آنکه قطعاً خدا خیر را برایش پیش آورده است.»
4. امام صادق(علیه السلام)فرمود: «مَنِ اسْتَخَارَ اللَّهَ رَاضِیاً بِمَا صَنَعَ اللَّهُ لَهُ خَارَ اللَّهُ لَهُ حَتْماً؛[8] هر که از خدا خیر بخواهد و به مقدّرات خدا راضی باشد، حتماً خدا بهترین گزینه ها را نسبت به وضعیت او برایش فراهم می سازد.»
حضرت علی(علیه السلام)می فرماید: «آن زمانی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)مرا به عنوان والی به یمن اعزام داشت، سفارشهایی به من فرمود، از جمله: «مَا حَارَ مَنِ اسْتَخَارَ وَ لَا نَدِمَ مَنِ اسْتَشَار؛[9] متحیر نماند کسی که از خدا بهترینها را خواست و پشیمان نشد کسی که از آرای دیگران بهره برد.»
ب) درخواست ارائة بهترین ها؛ برای استنباط خیر از شرّ یا بهترین ها، از میان چند راه که در آن تردید و شک داریم، راه های متعددی وجود دارد، مثل:
1. استخارة مشورتی
امام صادق(علیه السلام)فرمود: «هر گاه یکی از شما کاری را اراده می کند، با کسی مشورت نکند تا آنکه پیش از آن با خدای خود مشورت کند. پرسیدند: چگونه با خدا مشورت کند؟ فرمودند: اول از حق تعالی خیر خود را بخواهد، بعد از آن با مؤمنان مشورت کند، تا خدا آنچه خیر او در آن است، همان را به زبان ایشان جاری گرداند.»[10]
2. استخارة الهام بر صفحة دل و درون قلب
این در جایی است که فرد بر سر دو یا چند راهی مردد است، در این باره چند دعا و نماز وارد شده است.[11] مثلاً حضرت رسول(صلی الله علیه وآله)به اَنس فرمودند: «هر گاه کاری را اراده کنی، هفت مرتبه از خدای متعال خیر طلب کن، پس آنچه به دل تو افتاد، انجام بده که خیر تو در آن است.»[12]
داستان علی بن اسباط[13]
متاعی تجاری داشتم که در مکه کساد بود. به مدینه وارد کردم، باز هم کساد بود. نزد امام رضا(علیه السلام)رفتم. صحبت از سفر تجاری به مصر مطرح شد و اینکه راه مصر پر خوف و خطر است، آیا از طریق دریا بروم یا از مسیر خشکی؟ حضرت پاسخ دادند: از راه خشکی برو. و سپس فرمودند: در غیر وقت نماز فریضه، به مسجد شریف نبوی بیا و دو رکعت نماز بخوان، و صد و یک بار استخاره کن [مثلاً بگو: أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فِی عَافِیَة] سپس بررسی کن، کدام بهتر است، اگر خدا به دلت راه دریا را انداخت، از همان راه برو و این دعاها را بخوان... و اگر خدا به دلت انداخت، از خشکی برو و این اعمال را انجام بده... .
همین طور علی بن اسباط به محضر امام جواد(علیه السلام)نامه مینویسد و دربارة دو موضوع رهنمود میخواهد: یکی ازدواج دخترانش و دیگر دو باغِ خود که از طرف حکومت وقت به او فشار میآورند تا بفروشد. مضمون پاسخ امام جواد(علیه السلام)چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم، و دریافتم آنچه دربارة ازدواج دختران و نبود همکفوی مثل خود، یادآور شده بودی، پس در این زمینه فکر نکن و ناراحت مباش! خدا تو را مورد مرحمتخویش قرار دهد؛ زیرا پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرمودند: وقتی برای شما خواستگاری آمد که دین و اخلاقش را میپسندید، تزویجش کنید، و گرنه ]إِلاَّ تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الْأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبیرٌ[[14]»
و دانستم آنچه مشورت خواسته بودی، دربارة دو باغت که سلطان در باب فروشش متعرّض تو شده است.
پس صد بار چنین استخاره کن: «أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فِی عَافِیَة»و این استخاره پس از دو رکعت نماز باشد و تا پایان دعاها با کسی سخن مگو، در آخر ببین اگر فروش باغها در دل تو معاملهای شیرین و دلپسند است، بفروش!»[15]
«سید بن طاووس» در اینجا توضیح میدهد که امام معصوم(علیه السلام)به حقایق وقوف دارد؛ ولی راه استخاره از خدا را نشان میدهد؛ زیرا این اشرف ابواب به سوی معرفت صواب است.
3. استخاره با تسبیح یا سنگریزه
علامه مجلسی(رحمه الله)مینویسد: «پدرم از شیخ بهایی، استخاره منسوب به حضرت صاحب الامر(علیه السلام)را چنین روایت میکرد: سه مرتبه صلوات، سپس میانة تسبیح را بگیر و دوتا دوتا رد کن، اگر آخری جفت آمد، بد و اگر طاق بود، خوب است.»[16]
برای این استخاره اَشکال گوناگونی گفتهاند، به جز منابع مذکور در پاورقیها، میتوان مراجعه کرد به: مفاتیح الجنان؛ الذکری، شهید ثانی، ج 4، ص 269؛ وسائل الشیعه، ج 8، ص 81 ـ 84؛ جواهر الکلام، ج 12، ص 163 ـ 173؛ مفتاح الکرامه، ج 3، ص 278.
4. استخاره با رقعه و کاغذ
اینگونه استخاره بسیار مهم است و انواعی دارد، از جمله: «هارون بن خارجه» میگوید: امام صادق(علیه السلام) فرمودند: هر گاه ارادة کاری نمودی، شش قطعه کاغذ بردار، در سه تا بنویس: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ خِیَرَةً مِنْ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ (مثلاً لِأحْمَد بن خدیجة) اِفْعَلْهُ»و در سهتای دیگر بنویس: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، خِیَرَةً مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ، لِفُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ (مثلاً لِأحْمَد بن خدیجة) لَا تَفْعَلْ» آنگاه این کاغذها را زیر سجادهات بگذار و دو رکعت نماز بخوان، پس به سجده برو و در سجده، صد بار بگو: «اَسْتَخِیرُ اللهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فِی عَافِیَةٍ»سپس بنشین و بگو: «اللَّهُمَّ خِرْ لِی وَ اخْتَرْ لِی فِی جَمِیعِ أُمُورِی فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَ عَافِیَةٍ؛خدایا! برایم خیر بگردان و گزینش نما در همة کارهایم در فضای آسایش و عافیت از سویت.»
سپس با دست کاغذها را بیرون آور و درهم و برهم کن، آنگاه یکی یکی بردار تا پنج قطعه کاغذ، اگر در هر سه «لا تفعل»بود، انجام مده، و اگر در هر سه «اِفْعَلْ»بود، انجام بده و اگر مخلوط بود، در سهتای آن، هر چه بود از فعل یا ترک، همان را انجام بده و کاغذ ششم را رها کن.[17]
5. استخاره با قرآن کریم
روش استخاره با قرآن کریم نیز متعدد است، مثل: «سه مرتبه سورة اخلاص بخوان، سه مرتبه صلوات و بگو: «اللَّهُمَّ إِنِّی تَفَأَّلْتُ بِکِتَابِکَ وَ تَوَکَّلْتُ عَلَیْکَ فَأَرِنِی مِنْ کِتَابِکَ مَا هُوَ الْمَکْتُومُ مِنْ سِرِّکَ الْمَکْنُونِ فِی غَیْبِک »پس مصحف را بگشا و عمل کن به آنچه در سطر اول صفحة دست راست ظاهر میشود، بیآنکه اوراق و سطور را بشماری. و این روش را سیّد بن طاووس(رحمه الله)، از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله)روایت کرده است.[18]
آنچه در صدر اسلام رایج بوده، و امروزه تقریباً فراموش شده است و استخارههای رایج، که به روحانی و حتی گاه به مداح یا افراد مذهبی مراجعه و دستور العمل اجرایی مطالبه میشود و با قرآن یا تسبیح، خوب یا بد بودن هدفِ مورد نظر مشخص میشود، در سیرة معصومین(علیهم السلام)نبوده است؛ بلکه ما باید خود و مردم را طبق نصوص دینی و سیرة معصومین(علیهم السلام)تربیت کنیم و از شیوههای رایج نزد مردم بپرهیزیم.
به مردم یاد دهیم که بجای استخاره، نماز و دعا بخوانند، ذکر بگویند، از خدا خیر و گزینة بهتر را بجویند و همان شیوههای منصوص و مروی را انجام دهند.
گذشته از کتب روایی، دعایی و یا فقهی که ادعیة استخاره را به صورت پراکنده نقل کردهاند، برخی کتابها عمدة دعاها، روایات و شیوهها را آوردهاند، مثل: مفاتح الغیب، در آداب استخاره، علامه محمدباقر مجلسی، چاپ آستان قدس؛ فتح الابواب، سید بن طاووس، چاپ آل البیت(علیهم السلام)؛ المعجم الموضوعی لأدعیة المعصومین(علیهم السلام)، علی محمد بروجردی، ج3، چاپ بنیاد بین المللی دعا.
نکتههای مهم در استخاره با قرآن کریم
1. در میان عالمان دینی معاصر شخصیتهایی بودهاند که در علم استخاره ید طولایی داشتهاند و راهنماییهای دقیق و درست ارائه میدادند. گذشته از اجتهاد در فقه، اصول، حدیث، تفسیر و فلسفه، دارای این موهبت الهی نیز بودند، همچنین افراد عوام و مکتب نرفتهای نیز گاه پیدا شدهاند که از این علم بیبهره نبودهاند. گویا این دانش نظیر علم تعبیر خواب، بیشتر جنبة موهبتی دارد تا اکتسابی.
2. در استخاره با تسبیح یا قرآن کریم نیز به عنوان استدعا از خدای تعالی، میخواهیم که راه بهتر را به ما بنمایاند.
3. اصل استخاره، مستحب و مفید است؛ ولی استخاره با قرآن، به ویژه برای دیگران، هیچ دلیل معتبری ندارد و نزد ائمه(علیهم السلام)و اصحاب آنان رایج نبوده است، حتی از قدما و اقدمین از فقها نیز نقل نشده و رسمی نوپدید نزد متأخرین است. و به عنوان قضای حاجت مؤمن، توجیه میشود.
تنها از یسع بن عبد الله قمی ـ که مجهول است[19] از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده است: به امام صادق(علیه السلام)عرض کردم: «أُرِیدُ الشَّیْ ءَ فَأَسْتَخِیرُ اللَّهَ فِیهِ فَلَا یُوفَقُ فِیهِ الرَّأْیُ أَفْعَلُهُ أَوْ أَدَعُه؟؛ دربارة چیزی میخواهم استخاره کنم، موافق خواستهام در نمیآید، آیا انجامش دهم یا رهایش کنم؟»
حضرت فرمودند: «انْظُرْ إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلَاةِ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ أَبْعَدُ مَا یَکُونُ مِنَ الْإِنْسَانِ إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ فَانْظُرْ إِلَى شَیْ ءٍ یَقَعُ فِی قَلْبِکَ فَخُذْ بِهِ وَ افْتَحِ الْمُصْحَفَ فَانْظُرْ إِلَى أَوَّلِ مَا تَرَى فِیهِ فَخُذْ بِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى؛[20] نظر کن در هنگامی که برای نماز برمیخیزی؛ زیرا که دورترین احوال شیطان نسبت به آدمی، زمانی است که به نماز میایستد، پس ببین چه چیزی به دلت میافتد، همان را پیگیری کن و بگشا مصحف را، پس نظر کن به سوی اول چیزی که میبینی در مصحف، و به آن عمل کن إنشاء الله!»
4. برخی از مراجع عظام و اساتید تفسیر، از استخاره برای دیگران طفره میروند و میگویند: معذورم.
و این چه سنّت حسنهای است، اگر بین طلاب جوان ترویج گردد؛ زیرا استخاره برای مردم، علاوه بر اتلاف عمر و از دست دادن تمرکز برای علمآموزی، مشکلات عدیدهای برای طلاب و وعاظ دارد.
5. به مطلق استخاره، اشکالهای زیادی قدیماً و حدیثاً گرفته شده و پاسخ داده شده است.[21]
6. در هر کاری که حکم شرعی آن روشن باشد نباید استخاره کرد، مثل حرام، واجب، مکروه و مستحب. از یکی از شکنجهگران و رؤسای ساواک شاه شنیدم که میگفت: پیش از استخدام در ساواک شاه، چند بار از پیشنماز مسجدمان استخاره گرفتم، خوب آمد، سپس ساواکی شدم. در اینجا لازم بود حکم شرعی «معونةالظالم» را از روحانی میپرسید که جوابش حرمت است.
ثانیاً: پیش از استخاره باید عقل را به کار گرفت، اگر باز تردید و شک پابرجا ماند، لازم است با کسانی که برای مشورت صلاحیت دارند ـ نه با هر کس ـ مشورت کرد. و پیش از مشورت، باید از خدا خواست تا مصلحت ما را به زبان مشاوران جاری نماید و در آخرین مرحله، میتوان سراغ استخاره رفت.
شاعر گفته: «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.» باید اضافه کرد: «در کار شرّ هم حاجت هیچ استخاره نیست.» توجیه صحیح این تعبیر همان است؛ یعنی هر جا حکم شرعی روشن است، نباید استخاره کرد، نه اینکه بر کار شرّ و گناه، کلاه استخاره بگذاریم و حلالش کنیم.
قلمرو استخاره جایی است که بین دو مباح یا چند شیوة اجرایی انجام واجب و مستحب یا دفع شرّ ظالم و دفع گناه و مکروه مردد باشیم، مثلاً زیارت امام حسین(علیه السلام)مطلوب است؛ ولی صد شیوة اجرایی دارد، مثل سفر هوایی، زمینی، پیاده، در فلان زمان با فلان شرایط و... .
7. بسیاری از متدینین تا اندازهای سادهلوح، تدریجاًبه استخاره معتاد میشوند و به بیماری وسواس استخاره مبتلا میگردند که واقعاً نوعی بیماری است و نتیجهاش کنار نهادن عقل و ادراک و شرع و مشورت است و گاهی به زدهشدن از دین و خدا و پیغمبر میانجامد.
8. مردم، معنای درست استخاره را نمیدانند، و تمامی عواقب و رخدادهای شومِ بعدی را به گردن دین میاندازند. در صورتی که اگر پاسخ «خوب» باشد؛ یعنی انجام این معامله، یا ازدواج و... بهتر است، نسبت به ترک آن.
نه اینکه هیچ مشکلی پیش نمی آید فرضاً اگر آییننامه و ضوابط راهنمایی و رانندگی رعایت نشود، تصادف نمیکند یا اگر مهارتها و وظایف زناشویی نادیده گرفته شود، نزاع و طلاقی در کار نیست.
آری تا مشکلی رخ نداده مردم، ساکتند؛ ولی به مجرّد پیشامدهای بد، لب به اعتراض میگشایند که: چرا استخاره آنقدر خوب بود؟!
9. ازدواج از امور مهمّی است که مناسب است دربارة برخی جزئیاتش استخاره کرد، منتهی نه نزد هر کس؛ زیرا ازدواج از مقولههای مهم زندگی است که لازم است در جزء جزء آن با عقل و مشورت پیش رفت و تنها در بعضی مراحل آن می توان استخاره کرد. برخی علماء برای ازدواج، استخاره نمی گیرند زیرا مردم معنای استخاره را نمی دانند، و اگر در زندگی حادثه ناگواری رخ داد آن را به استخاره ربط می دهند.
10. استنباط دقیق از ظرایف قرآنی، کار هر کسی نیست، از این رو بسیاری از بزرگان، همچون آیت الله حائری یزدی(رحمه الله)، با قرآن استخاره نمیکردند و میفرمود: «یسبح الله... »چه دلالتی دارد که فلان کار خوب است یا بد؟ یا مثلاً به چه دلیل آیة مرتبط با عذاب فرعون و نمرود بد باشد؟ مگر تنبیه ظالم، کار بسیار خوبی نیست؟[22]
پس از پایان درس اصول نزد حضرت آیت الله صلواتی(مدظله العالی) یکی از فضلا استخاره کرد، آیة بُتشکنی حضرت ابراهیم(علیه السلام) و درگیری با نمرودیان آمد: ]فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلاَّ کَبیراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ[،[23] همگی اتفاق نظر داشتیم که بسیار بد است؛ زیرا دربارة نزاع و زد و خورد و بتشکنی است. پس از اینکه نزدیک ده نفر آن را بد دانستیم، یکی از دوستان، همان صفحه را به استاد ارائه کرد و پرسید. استاد فرمود: بسیار خوب است. چه کاری بهتر از بتشکنی و تبلیغ و مجاهدت در راه یکتاپرستی و مبارزه با شرک؟
به اندازه زنبور عسل
یکی از رجال اصفهان به مرض «حصبه» مبتلا شد. پزشکان وی را از برخی غذاها شدیداً منع کردند. در یک میهمانی و سفرهای رنگین به او زیاد تعارف و اصرار میکنند، هوس و بوی خوش غذا هم مشوق میشود، بالأخره استخاره میکنند، این آیه آمد: ]ثُمَّ کُلی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ...[؛[24] خطاب به زنبور عسل است که از کلّ ثمرات بخور.
همگی تحسین و تشویق میکنند که چه آیة مناسبی است! بیمار نیز شکمی از عزا در میآورد و همگی را عزادار میکند. بعداً که دربارة استخاره و قرآن کریم بگو مگو و تردید مطرح میشود، یکی از علما توضیح میدهد که آن آیه، خطاب به زنبور عسل است. زنبور عسل بر گلهای زیادی مینشیند و بسیار اندک میخورد. ایشان نیز اگر چنین میکرد، ضرر نمیکرد. آیة شریفه که خطاب به بقره یا فیل نبود.
امّا چه پاسخهای نسنجیده و نفهمیدهای که سرنوشتی را تغییر میدهد، افرادی را بیکار میکند، طلاقها و خون دلهایی را ایجاد میکند! که بعضاً مسؤلیت شرعی دارد، پس چه بهتر که از باب احتیاط، تا می توانیم، از استخاره گرفتن و تعیین تکلیف، خودداری کنیم.
پی نوشت:
[1]. ر.ک: موسوعة الفقه الاسلامی، طبقاً لمذهب أهل البیت(علیهم السلام)، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، قم، ج11، ص 289 ـ 260؛ دانش استخاره، نکونام، نشر صبح فردا تهران، ج 1، ص 181 -129. این کتاب 5 جلد است و همینجا یادآور میشود: معرفی یا استناد به منبعی، نشانة تأیید آن، یا صحت مطالب آن نیست.
[2]. ر.ک: کشف الاسرار، امام خمینی، انتشارات پیام اسلام، قم، ص 89 ـ 96.
[3]. المعجم الموضوعی لادعیة المعصومین(علیهم السلام)، علی محمد بروجردی، نشر عطر عترت، قم، ج 1، ص 291 ـ 325.
[4]. ریاض السالکین، سید علی خان المدنی الشیرازی، محقق: سید محسن حسینی امینی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ج 5، ص 128، در شرح دعای 33 صحیفه سجادیّه، نقل از: صحیح بخاری، ج 8، ص 101.
[5]. همان.
[6]. همان، به نقل از مستدرک حاکم نیشابوری، ج 1، ص 518؛ و ر.ک: بحار الانوار، علامه مجلسی، اسلامیه، تهران، ج 91، ص 222.
[7]. الکافی، شیخ کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1362 ش، ج 3، ص 470؛ وسائل الشیعة، شیخ حرّ عاملی، مؤسسه آل البیت، لإحیاء التراث بیروت، 1409 ق، ج 8، ص 63، ب 1، از صلاة الاستخارة، ح 1.
[8]. موسوعة الفقه الاسلامی، طبقاً لمذهب أهل البیت(علیهم السلام)، ج 11، ص 260؛ وسائل الشیعة، ج 8، ص63.
[9]. ریاض السالکین، ج 5، ص 126؛ نقل از: امالی طوسی، ج 1، ص 135.
[10]. مفاتح الغیب، علامه مجلسی، تحقیق: سید مهدی رجایی، چاپ آستان قدس رضوی، مشهد، ص 41؛ به نقل از محاسن: برقی، ص 598؛ معانی الاخبار، شیخ صدوق، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ص 144؛ فتح الابواب، سید بن طاووس، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، قم، ص 136 و 137.
[11]. ر.ک: فتح الابواب، سید بن طاووس، دانش استخاره، نکونام، ج 1؛ المعجم الموضوعی لادعیة المعصومین، ج 3؛ وسائل الشیعة، ج 8، راهی به روشنا، محمود ارگانی بهبهانی، انتشارات نور مطاف؛ مفاتح الغیب، مجلسی.
[12]. استخاره و تفأل، ابو الفضل طریفه دار، بوستان کتاب، قم، ص 107، نقل از: بحار الانوار، ج 91، ص 278.
[13]. برگرفته از روایت. ر.ک: الکافی، شیخ کلینی، ج 3، ص 471، ح 5، وج 5، ص 256؛ فتح الابواب، باب 5، گفتنی است علی بن اسباط در عهد امام رضا(علیهم السلام)فطحی مذهب بوده؛ ولی از دعای امام جواد(علیهم السلام)در حق او احتمال میرود کاملاً مستبصر شده باشد. ر.ک: معجم رجال الحدیث، سید ابو القاسم موسوی خویی، ج 11، ص 262.
[14]. انفال / 73.
[15]. فتح الابواب، ابن طاووس، ص 141 تا 145؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 91، ص 264؛ وسائل الشیعة، شیخ حرّعاملی، ج 5، ص 215.
[16]. ر.ک: مفاتح الغیب، ص 52؛ بحار الانوار، ج 91، ص 250.
[17]. وسائل الشیعه، ج 8، ص 68 ـ 69. از صلاة الاستخاره، ح 1؛ فروع کافی، ج 3، ص 471؛ و ر.ک: استخاره و تفأل، طریقهدار، ص 110 ـ 113.
[18]. مفاتح الغیب، مجلسی، ص 44؛ المعجم الموضوعی لادعیة المعصومین(علیهم السلام)،قم، عطر عترت، ص 293، دعای 1315؛ بحار الانوار، ج 91، ص 241.
[19]. ر.ک: معجم رجال الحدیث، ابو القاسم خویی، ج 21، ص 133، 134.
[20]. وسائل الشیعة، ج 8، ص 78، ب 6، از صلاة الاستخارة، ح 1؛ جواهر الکلام، ج 12، ص 169؛ الوافی، ج 9، ص 1416؛ تهذیب الأحکام، ج 3، ص 310؛ بحار الانوار، ج 91، ص 243.
[21]. ر.ک: کند و کاوی درباره استخاره و تفأل، تألیف ابو الفضل طریقهدار، انتشارات بوستان کتاب، قم و فتح الابواب، ابن طاووس، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، قم، باب23.
[22] ر.ک: آیت الله مؤسس، علی کریمی جهرمی، دار الحکمة، قم، 1372 ش، ص 55 ـ 59.
[23]. انبیاء / 58.
[24]. نحل / 69.
ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 175