مقالات - دفتر امام جمعه شهرستان هرسین

مقالات ، نشریات ، تحلیل ها و...

مقالات - دفتر امام جمعه شهرستان هرسین

مقالات ، نشریات ، تحلیل ها و...

«لیلة القدر»؛ شب تجلی ربوبیت وتبلورعبودیت

«به نام خداوند بخشاینده مهربان ۱ -ما آن ( قرآن ) را در شب قدر نازل کردیم.2 -و تو چه مى‌دانى شب قدر چیست3 -شب قدر بهتر از هزار ماه است. ۴ - در آن شب فرشتگان با روح به اذن پروردگارشان براى ( تقدیر ) هر کار نازل مى‌شوند.5 -شبى است مملو از سلامت ( و برکت و رحمت ) تا طلوع صبح.»(سوره قدر)

فلسفه قدر

انسان، تنها در سایه ارتباط و اتصال با حق تعالی است که می تواند به تکامل و تعالی دست پیدا کند. برپایه این نگاه ، ماه رمضان، فرصتی استثنایی برای تقرب به خداست؛ زیرا شبی که از هزار ماه بهتر و با فضیلت تر است، در ماه رمضان قرار دارد.

به بیان دیگر، شب قدر، شب اتصال مُلک وملکوت وزمین وآسمان است و برای انسان ها فرصت برطرف کردن کاستی ها وزدودن زنگارها وتصحیح عیب هاست. برای آسمانیان هم ،شب ثبت وضبط مقدرات وتجلی ربوبیت حق تعالی است.

جمله «رحمة من ربک» درآیه شریفه 6سوره دخان که درتوصیف شب قدراست، علت اصلی نزول قرآن ، رسالت پیامبراکرم (ص) و شب قدر را بیان می کند و می فرماید: «همه این ها به خاطر رحمتی است از سوی پروردگارت» ،زیرا رحمت بیکران و ربوبیت او ایجاب می کند که بندگان را به حال خود رها نکند و برنامه و راهنما برای تعالی و تکامل آن ها بفرستد.

از این نکته ارتباط شب قدر با قرآن کریم روشن می شود؛ زیرا سرنوشت انسان ها با محتوای این کتاب آسمانی پیوند دارد و تعالی حیات مادی و معنوی جامعه به آن وابسته است.

معنای قدر

مراد از قدر ،تقدیر و اندازه‌گیری است ، پس شب قدر شب اندازه‌گیری است ، خدای تعالی در این شب رویدادهای یک سال یعنی از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر می‌کند و زندگی ، مرگ ، رزق ، سعادت ، شقاوت و اموری دیگر از این قبیل را مقدر می‌کند ، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر است بر این معنا دلالت دارد :« فیها یفرق کل امر حکیم *امرا من عندنا انا کنا مرسلین *رحمة من ربک؛در آن [شب] هر [گونه] کارى [به نحوى] استوار فیصله مى‌یابد (۴)[این] کارى است [که] از جانب ما [صورت مى‌گیرد] ما فرستنده [پیامبران] بودیم (۵)[و این] رحمتى از پروردگار توست (۶)»،

چون فرق ، به معنای جدا سازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است ، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‌ای را که باید رخ دهد با تقدیر و اندازه گیری مشخص کنند .این تقدیر بانزول فرشتگان وروح به زمین و ورودشان برولیّ دوران، امام زمان (عج)انجام می شود.

 

ادامه مطلب ...

چهل حدیث در رابطه با نماز جمعه

1 پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: خداوند، نمازجمعه را بر شما واجب کرد. هرکس آن را در حیات من یا پس از وفات من، از روی سبک شمردن، و یا انکار رها سازد، خداوند، او را پریشنا می کند، و به کارش برکت نمی دهد. بدانید! نمازش پذیرفته نمی شود. بدانید! بدانید! زکاتش را قبول نمی کنند. بدانید! حجش ، قبول نیست، بدانید! کارهای نیک او قبول نخواهد شد تا آنکه توبه کند و دیگر نمازجمعه را رها نکند، سبک نشمارد، و منکر نشود. (وسایل الشیعه، ج 5 ص 7)

2 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: کسی که ندای اذان نماز جمعه را بشنود، نماز جمعه بر او واجب خواهد شد. (کنزالعمال، ج 7 ص 723)

3 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: چهار نفر، عمل (زندگی) را از نو آغاز می کنند: 1 بیمار هنگامی که بهبود یابد 2 مشرک هنگامی که اسلام می آورد. 3 حج گذارنده، هنگامی که از مناسک آسوده شود. 4 آنکه بعد از گذراندن نمازجمعه باز می گردد. (بحارالانوار ج 86 ص 197)

4 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: خطاب به مومنی که به ایشان عرض کرد بارها عزم رفتن به حج نموده ام ولی توفیق عایدم نشده است، فرمود: بر تو باد که پیوسته در نماز جمعه حضور یابی که آن حج مستمندان است. (وسایل الشیعه، ج 5 ص 5)

5 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: کسی که در روز جمعه ناخن هایش را گرفته و صورت خود را اصلاح نماید، دندان هایش را مسواک زده . برای رفتن به نمازجمعه غسل کند، هفتاد هزار فرشته او را بدرقه کرده و برایش طلب استغفار نموده و شفاعتش می کنند. (مستدرک الوسایل، ج 6 ص 4)

6 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: هر کس از روی ایمان و به خاطر رضای خدا ، به نماز جمعه رود، برنامه عملش را از سر گرفته است. (وسایل الشیعه، ج 5 ص 4)

بقیه در ادامه مطلب

۷ - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: رفتن به نماز جمعه هم دیدار است و هم زینت و زیبایی. (بحارالانوار ، ج 89 ص 197)

8 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: کسانی که نماز جمعه را ترک کنند، باید نهی از منکر شوند و بر دل های آنان مهر زده خواهد شد. (وسایل الشیعه، ج 5 ص 6)

9 - پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: هرگاه مؤمنی به سوی نماز جمعه حرکت کند، خداوند دلهره های روز قیامت را برای او کاهش داده و به سوی بهشت راهنمایی اش می کند. (وسایل الشیعه، ج 7 روایت 9390)

ادامه مطلب ...

زندگینامه امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن (ع ) فرزند امیرمؤ منان على بن ابیطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا دختر پیامبر خدا (ص ) است

ولادت

امام حسن (ع ) در شب نیمه ماه رمضان سال سوّم هجرت در مدینه تولد یافت . وى نخستین پسرى بود که خداوند متعال به خانواده على و فاطمه عنایت کرد. رسول اکرم (ص ) بلافاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش راستش ‍ اذان و در گوش چپش اقامه گفت . سپس براى او گوسفندى قربانى کرد، سرش را تراشید و هموزن موى سرش - که یک درم و چیزى افزون بود - نقره به مستمندان داد. پیامبر (ص ) دستور داد تا سرش را عطرآگین کنند و از آن هنگام آیین عقیقه و صدقه دادن به هموزن موى سر نوزاد سنت شد. این نوزاد را حسن نام داد و این نام در جاهلیت سابقه نداشت . کنیه او را ابومحمّد نهاد و این تنها کنیه اوست .

القاب امام

لقب هاى او: سبط، سید، زکى ، مجتبى است که از همه معروفتر (مجتبى ) مى باشد.

پیامبر اکرم (ص ) به حسن و برادرش حسین علاقه خاصى داشت و بارها مى فرمود که حسن و حسین فرزندان منند و به پاس همین سخن على به سایر فرزندان خود مى فرمود: شما فرزندان من هستید و حسن و حسین فرزندان پیغمبر خدایند.

امام حسن هفت سال و خرده اى زمان جد بزرگوارش را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پیامبر (ص ) که با رحلت حضرت فاطمه دو ماه یا سه ماه بیشتر فاصله نداشت ، تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفت .

امام حسن (ع ) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت ، به امامت رسید و مقام خلافت ظاهرى را نیز اشغال کرد، و نزدیک به شش ماه به اداره امور مسلمین پرداخت . در این مدت ، معاویه که دشمن سرسخت على (ع ) و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت (در آغاز به بهانه خونخواهى عثمان و در آخر آشکارا به طلب خلافت ) جنگیده بود؛ به عراق که مقر خلافت امام حسن (ع ) بود لشکر کشید و جنگ آغاز کرد. ما در این باره کمى بعدتر سخن خواهیم گفت .

امام حسن (ع ) از جهت منظر و اخلاق و پیکر و بزرگوارى به رسول اکرم (ص ) بسیار مانند بود. وصف کنندگان آن حضرت او را چنین توصیف کرده اند:

(داراى رخسارى سفید آمیخته به اندکى سرخى ، چشمانى سیاه ، گونه اى هموار، محاسنى انبوه ، گیسوانى مجعد و پر، گردنى سیمگون ، اندامى متناسب ، شانه ایى عریض ، استخوانى درشت ، میانى باریک ، قدى میانه ، نه چندان بلند و نه چندان کوتاه . سیمایى نمکین و چهره اى در شمار زیباترین و جذاب ترین چهره ها).

ابن سعد گفته است که (حسن و حسین به رنگ سیاه ، خضاب مى کردند).

کمالات انسانى

امام حسن (ع ) در کمالات انسانى یادگار پدر و نمونه کامل جدّ بزرگوار خود بود. تا پیغمبر (ص ) زنده بود، او و برادرش حسین در کنار آن حضرت جاى داشتند، گاهى آنان را بر دوش خود سوار مى کرد و مى بوسید و مى بویید.

از پیغمبر اکرم (ص ) روایت کرده اند که درباره امام حسن و امام حسین (ع ) مى فرمود: این دو فرزند من ، امام هستند خواه برخیزند و خواه بنشینند (کنایه از این که در هر حال امام و پیشوایند).

امام حسن (ع ) بیست و پنج بار حج کرد، پیاده ، در حالى که اسبهاى نجیب را با او یدک مى کشیدند. هرگاه از مرگ یاد مى کرد مى گریست و هرگاه از قبر یاد مى کرد مى گریست ، هرگاه به یاد ایستادن به پاى حساب مى افتاد آن چنان نعره مى زد که بیهوش مى شد و چون به یاد بهشت و دوزخ مى افتاد؛ همچون مار گزیده به خود مى پیچید. از خدا طلب بهشت مى کرد و به او از آتش جهنم پناه مى برد. چون وضو مى ساخت و به نماز مى ایستاد بدنش به لرزه مى افتاد و رنگش زرد مى شد. سه نوبت دارائیش را با خدا تقسیم کرد و دو نوبت از تمام مال خود براى خدا گذشت . گفته اند: (امام حسن (ع ) در زمان خودش عابدترین و بى اعتناترین مردم به زیور دنیا بود).

ادامه مطلب ...